از چه مطالبی خوشتون میاد و برای بهتر شدن وبلاگ خودتون منو راهنمایی کنین.دوستدار همتون مسافر زمان.


آمار مطالب

کل مطالب : 475
کل نظرات : 53

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 38
باردید دیروز : 8
بازدید هفته : 46
بازدید ماه : 101
بازدید سال : 5086
بازدید کلی : 28742

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 38
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 46
بازدید ماه : 101
بازدید کل : 28742
تعداد مطالب : 475
تعداد نظرات : 53
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


f
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده :
تاریخ : یک شنبه 8 تير 1393
نظرات
روز مبارزه با سلاح­های شیمیایی و میکروبی



اشاره

دیگران گفته­اند

زلال قلم

شعر

کوتاه و گویا

آورده­اند که...

نظر ما اینه...

کتابستان

اشاره

تاریخچه جنگ­های بیولوژیک

انسان­ها، با کمال تاسف در طول تاریخ از تکنولوژی­های در دسترسشان برای کشتار، نابودی و مقاصد منفعت طلبانه، بارها و بارها استفاده کرده­اند. دقیقا نمی­توان مرز زمانی مشخصی برای جنگ­های بیولوژیک میکروارگانیسم­ها و سایر عوامل در جنگ تعیین کرد.

آدمی از روزهای اول زندگی بر روی کره خاکی، همواره درصدد بوده که به گونه­ای، بر همنوع خود غلبه کند و برای این منظور از همه امکانات موجود در دسترس خود بهره می­گرفت.

سرخ پوستان آمریکا با سابقه تمدن 5000 ساله، همواره در جنگ، تیرهای خود را آغشته به سم می­کردند.

در 300 سال پیش از میلاد مسیح، آلودگی چاه­های آب دژها، قلعه­ها و شهرها، یکی از روش­های موثر برای از پای درآوردن دشمن و سربازان و مردمان در بین یونانی­ها بوده است.

در جنگ­های قرون وسطی، با بکارگیری منجیق­ها برای پرتاب اجساد آلوده حیوانات و انسان­ها به داخل دژهای محاصره شده استفاده می­شد که این عمل باعث ترس و بیماری در میان مردم محاصره شده گردید.

سال 1763 میلادی، نقطه عطفی در تاریخچه جنگ­های بیولوژیک می­باشد؛ زیرا در این سال، یک تغییر مهم در کاربرد این عوامل در جنگ­ها به وقوع پیوست؛ به عبارت دیگر در این سال ارتش آمریکا (اروپایی­های مهاجر) از عامل بیماری آبله به عنوان یک سلاح برای قوم کشی سرخ پوستان بومی آمریکا استفاده کرد. آنها با انتشار عامل بیماری آبله از راه دادن پتوهای آلوده به ویروس، سبب کشتار وسیعی در بین بومیان سرخ پوست شد.

در سال 1915، در طی جنگ جهانی اول، آلمان­ها به کاربرد عامل بیماری و با در ایتالیا و طاعون در پترزبورگ روسیه متهم شدند. انگلیسی­ها نیز ادعا نمودند که آلمان­ها در طول جنگ از بمب­های حاوی طاعون استفاده نمودند و فرانسوی­ها مدعی بودند که آلمان­ها عروسک­ها و آب­نبات­های آلوده به عوامل میکروبی را بر روی رومانی ریختند.

کنفرانس خلع سلاح ژنو

در سال 1925 در کنفرانس خلع سلاح ژنو، عهدنامه­ای (پروتکل منع کاربرد سلاح­های شیمیایی و بیولوژیک) به تصویب 40 کشور جهان رسید.

مشکل عمده در ارتباط با ممنوعیت ذکر شد در پروتکل ژنو این بود که هیچ اشاره­ای به ممنوعیت ساخت، تولید، ذخیره سازی، آزمایش، نقل و انتقال و خرید و فروش این­گونه سلاح­ها نشده بود. از این روی بود که در کمتر از دو دهه پس از تصویب این قانون، جهان شاهد کاربرد وسیع­تر این­گونه سلاح­ها در جنگ جهانی دوم و پس از آن بود که منجر به کنوانسیون 1972 ژنو، مبنی بر ممانعت از توسعه، تولید و ذخیره سازی سلاح­های باکتریولوژیک (بیولوژیک) و توکسینی (سمی) و کاربرد آنها گردید.

کشورهای شرکت کننده در این کنوانسیون متعهد شدند که عوامل بیولوژیک جنگی خود را نابود کنند و یا همه آنها را برای مقاصد صلح جویانه، تغییر کاربری دهند که البته این کنوانسیون در سال­های آتی، به دفعات، حول محورهای فوق و پروتکل الحاقی، بازنگری و بررسی شد. با این حال، تولید و بکارگیری سلاح­های شیمیایی و میکروبی در چند دهه اخیر، از سوی کسانی که خود مدعی خلع این سلاح­ها هستند، همچنان ادامه داشته و قربانیان اصلی این سلاح، مردم بی­دفاع هستند.

بکارگیری سلاح­های شیمیایی علیه ایران

در طول هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایارن، بسیاری دنیا از کمک به عراق در این جنگ به صورت مکرر دریغ نکردند. نقض حقوق بین­الملل نیز هم از سوی خود دولت عراق که از سلاح­های شیمیایی و میکروبی در جنگ استفاده کرد و هم از سوی کسانی که دولت عراق را با این گونه سلاح­های ممنوعه مجهز می­کردند، صورت گرفت.

در تاریخ هفت و هشت تیرماه 1366 هجری شمسی، هواپیماهای بمب­افکن عراقی با بمب­های شیمیایی به چهار نقطه پر ازدحام و متراکم جمعیتی شهر سردشت حمله کردند و زن و کودک و خرد و کلان مردم بی­گناه آن شهر و اطراف آن را آماج گازهای کشنده و دهشتناگ شیمیایی قرار دادند. لذا هشتم تیرماه، به عنوان روز ملی مبارزه با سلاح­های شیمیایی و میکروبی نام گذاری شد. حملات شیمیایی این رژیم علیه سربازان ایرانی در طول جنگ، همواره ادامه یافت و این امر در حالی بود که دولت عراق، خود به تنهایی توان ساخت سلاح­های میکروبی و شیمیایی را نداشت. دولت ایالات متحده آمریکا در چراغ سبز دادن به کشورهای اروپایی و ارسال فن­آوری این گونه سلاح­ها به طور غیرمستقیم و مستقیم، بارها حقوق بین­الملل را در ممنوعیت تولید و تکثیر و بهره­گیری از سلاح­های شیمیایی و میکروبی نقص کرد. رسانه­های غربی نیز، در بسیاری موارد، به دست داشتن در تجهیز عراق به سلاح­های شیمیایی میکروبی و هسته­ای اعتراف کرده­اند.

امید است با اقدامات موثر در سطح ملی و بین­المللی و تدوین و اجرای صحیح، و بدون تبعیض قوانین و مقررات ذیربط، بتوان قدم موثری در رویارویی با توسعه تولید و کاربرد سلاح­های شیمیایی و میکروبی برداشت و از این راه امنیت مردم را در سراسر دنیا در مقابل این گونه سلاح­های مخرب و کشتار جمعی تأمین نمود و زمینه لازم را برای استفاده صلح آمیز از تجهیزات، عوامل بیولوژیک و اطلاعات و دانش فنی مربوط، در جهت اهداف بشر دوستانه فراهم نمود.[60]

دیگران گفته­اند

کشتار کردها و ایرانیان با سلاح­های شیمیایی یک ضرورت بود که شخصا دستور آن را صادر کردم.

صدام در بازجویی­های پیش از اعدامش اقرار کرده است که شخصاً دستور استفاده از سلاح­های شیمیایی علیه کردها و ایرانیان را داده است. او با دیدن عکس­های مربوط به قربانیان کرد تنها گفته است، این کار «ضرورت داشت»/

یوست هیلترمن عضو سازمان بحران­های بین­المللی در خاورمیانه، با بیان این­که با مطالعه حادثه حلبچه و مسائلی که در حکومت ریگان بود، متوجه شدم که چگونه قدرت­های بزرگ در مورد جامعه بشری تصمیم می­گیرند و آنها را تشویق به استفاده از سلاح­های شیمیایی می­کنند، گفت:

_ آمریکائی­ها اطلاعات ماهواره­ای داده بودند که عراقی­ها بهتر بتوانند از سلاح شیمیایی علیه نیروهای ایرانی استفاده کنند. به گزارش خبرنگار مهر، یوست هیلترمن عضو سازمان بحران­های بین­المللی در خاورمیانه در اولین سمینار بین­المللی بررسی پیامدهی بکارگیری سلاح شیمیایی علیه ایران، با اشاره به کتابی که در آمریکا درخصوص حادثه بمباران شیمیایی حلبچه منتشر کرده است، گفت:

برخی از شما قربانیان سلاح شیمیایی هستید اما من از یک افسر عراقی شنیدم که گفت من اول از خدا می­ترسم و بعد از سلاح شیمیایی، او با وحشت از حملات شیمیایی عراق در طول جنگ با ایران یاد می­کرد.

دکتر گوستاواندرسون که یکی از اعضای گروه حقیقت­یاب سازمان ملل در زمینه بمباران شیمیایی عراق علیه ایران بود در مقاله آغازین کتاب، «جنگ شیمیایی عراق علیه ایران به روایت اسناد سازمان ملل متحد» نوشته است: «پس از استراحت شبانه کوتاهی در هتل آزادی عازم بیمارستان لبافی­نژاد شدیم تا تعدادی از مصدومان جنگ شیمیایی را معاینه و با آنان مصاحبه کنیم، در آن­جا بود که ما توانستیم آثار وحشتناک سلاح­های شیمیایی را ببینیم.

افرادی با علائم مشخص شبیه عوارض گاز خردل مانند تاول­های بزرگ پوستی برخی مصدومان به طرز رقت­آوری دچار سوختگی پوست شده بودند و بسیاری از آنان صدماتی در چشم­ها و سیستم تنفسی خود داشتند.

همچنین چندین کودک را دیدیم که جراحات شدیدی داشتند و این نشان می­داد که قربانیان جنگ نه فقط سربازان، بلکه غیرنظامیان هم هستند بازدید از آن مرکز برای همه بسیار متأثر کننده بود و مرا بسیار غمگین و مایوس کرد.»

وی اعتراف می­کند: در سال 1988 یک بار دیگر از من خواسته شد تا در تیم کارشناسان سازمان ملل برای بررسی ادعای کاربرد سلاح­های شیمیایی شرکت نمایم، اما این بار من این درخواست را رد کردم چرا که احساس نمودم از تیم سازمان ملل در یک بازی سیاسی استفاده شده است.

روجیلیو پی­فیتر، مدیر کل سازمان منع سلاح­های شیمیایی، یک ماه پیش در کنفرانسی که با نظارت این سازمان در خصوص خلع سلاح شیمیایی در ژنو برگزار شد اعلام کرد: آمریکا و روسیه تا آوریل 2012 فرصت دارد تا ذخیره­ی باقی مانده­شان را نابود سازند.

زلال قلم

رفت و سردمان شد

گرم­ترین نفس­ها را او می­کشید و وقتی رفت، هوا آنقدر سرد شد که همه پالتو پوشیده بودیم و لباس­های تیره. اما او که گرم­ترین نفسها را می­کشید، تنها چند پارچه سفید، پوشیده بود.

ما از شدت سرما، دائم راه می­رفتیم و دست­هایمان ؟؟ می­کردیم؛ اما او در یک جعبه مستطیلی، آرام خوابیده بود و دست­هایش را به دو طرف دراز کرده بود؛ همیشه با همه فرق داشت.

از جای دوری آمده بود و لباس­هایش بوی ادکلن­های تیز ما که نه، (نمی­توانست ادکلن بزند) بوی گلاب می­داد. گران­ترین داروها را می­خرید و ماسک سفیدی روی دهانش بود. گاهی یک ذره نور هم چشم­هایش را اذیت می­کرد؛ پس عینک آفتابی می­زد و با صدای گرفته حرف می­زد.

همه چیزش با ما فرق می­کرد. به قول آن دختر جوان دانشجو که پشت میز کتابخانه دیده بود او را «خیلی با کلاس بود» و به قول تلویزیون «شهید زنده»

اما او یکی از ما بود که حالا با لباس­های سفید، توی برف آرام خوابیده است و ما پوشیده در لباس­های تیره، هنوز سردمان است. ای کاش می­توانستیم مثل او باشیم؛ سبک و بی­آلایش و خیلی باکلاس!

شعر

تقدیم به همه جانبازان شیمیایی

شهید زنده / اصغر عظیمی مهر

خواب می­بینی که در «سردشتی» و «گیلان غرب»

خواب می­بینی که بر آتش کبابت کرده­اند

خواب می­بینی می­آید بوی ترش سیب کال

پس برای آزماشی انتخابت کرده­اند

«هیروشیما» تا «حلبچه» وسعت کابوس توست

خواب می­بینی مورخها کتابت کرده­اند

از خدا می­خواستی محشور باشی با حسین(ع)

خواب می­بینی دعایت را اجابت کرده­اند

خواب می­بینی کنار صحن «بابا یادگار»

بمبها بر قریه «زرده» اصابت کرده­اند

قصر شیرینی که از شیرینی­ات چیزی نماند!

یا پلی هستی که چون سر پل خرابت کرده­اند؟

خوشه خوشه بمبهای خوشه­ای را چیده­ای

باد خاکی با کدامین آتش آبت کرده­اند؟

با کدامین آتش ای شمعی که در خود سوختی!

قطره قطره در وجود خود مذابت کرده­اند؟

می­پری از خواب و می­بینی شهید زنده­ای

با چه معیاری _نمی­دانم_ حسابت کرده­اند

کوتاه و گویا

به عنوان نمونه گاز اعصاب هر صدمه­ای که داشته باشد در همان دقایق نخست ظهور می­کند در عملیات والفجر دو، عراق در دو مرحله در بمباران­های هوایی خود حدود 100 نفر را به شدت مجروح کرد.

2700 نفر از اهالی «زرده» و «ریجاب» در زمان جنگ، هنگام بمباران با گاز اعصاب طی ساعات 9 تا 13 به شهادت رسیدند.

سالانه 37 میلیون دلار در کشورصرفِ هزینه­های بهداشتی و درمانی مصدومینِ سلاح­های شیمیایی می­شود.

در بمباران شیمیایی شهر سردشت، سه هزار نفر در صحنه شهید شدند و 1500 نفر پس از اتمام جنگ، یعنی به طور متوسط سالی 75 نفر از این مصدومین شهید شده­اند.

هر باز دمت دمی است که با آن، روح غیور ملتت را سرشار از آزادگی می­کنی.

با وجود خردل و هر گاز دیگری که نامش را نمی­دانیم، چون کوه ایستاده­ای و ما درختانی هستیم که بر دامن تو تکیه داده­ایم. نام تو کوه است و دیگر نخواهم گفت: شیمیایی.

هر سرفه­شان فریادی است که تا عمق شنوایی جهانخواران پیش­رفته است. اما گوش­های که چیزی نمی­شنوند. روز مبارزه با سلاح­های شیمیایی گرامی باد.

کوتاه و گویا

مهیا زاهدین لباف

اولین حمله شیمیایی رژیم بعثی عراق در 23 دی ماه 1359، به منطقه هلاله و نی­خزر بود.

عراق در سال 1980، توانایی چندانی برای تولید عوامل شیمیایی نداشت. انتقال مقادیری از عوامل شیمیایی از ذخایر شوروی سابق، خرید از کشورهای اروپایی و امریکا، این ضعف جبران شد.

در سال 1982 عراق دست به عقد قرارداد خرید تجهیزات فنی از کمپانی «دری رایخ» در آلمان غربی کرد.

عراق، جهت تولید عوامل اعصاب، دست به خرید موارد از کمپانی هلندی «کی بستر نیوزن» kbsterneuzen زد.

عراق، به کمک کارشناسان آلمان غربی و نظارت سایر دولت­ها در هفته چندین تن گاز اعصاب تولید می­کرد.

شرکت آلمانی «وست» در هامبورگ، ماشین آلاتی جهت تولید مواد شیمیایی فسفر _ تری کلراید و فسفور وی اکسی کلراید به عراق فروخت.

در سال 1365 معلوم شد دو شرکت هلندی از دستورالعمل دولت متبوع خود مبنی بر عدم صدور مواد شیمیایی چشم­پوشی کرده و مواد لازم جهت تولید گازهای سمی را به این کشور ارسال کرده­اند.

ایالات متحده آمریکا، گروه عوامل عصبی V و VXرا توسعه بخشیده که عواملی پایدار هستند و سریع­تر از سایر عوامل عمل می­کنند.

ایالات متحده امریکا، دو نوع گاز GB و VX را به میزان 4000 تُن در آلمان غربی ذخیره کرده است.

امریکا، نمونه قوی عامل ناتوان کننده معروف به BZ را برای ارتش خود انتخاب کرده و حدود 10 تن از این مواد را در انبارها ذخیره دارد.

آورده­اند که...

محمود در منطقه شاخ شمیران، به شدت شیمیایی شده بود و در بیمارستان کاشانی شهر یزد بستری بود. اولین بار که او را ملاقات کردم، به شدت سیاه شده بودم، به طوری که نمی­توانستم او را بشناسم.

او سفارش می­کرد که، به مجروحین دیگر برسید و...

در سال 1368 برای مداوا به انگلستان اعزام شد و من همراه ایشان بودم. او به دکتر معالج خود گفته بود: «برادرم از ناحیه پا ناراحتی دارد، اگر می­شود پای من را قطع کنید و به او پیوند بزنید...» دکترها از این روحیه و ایثارگری خیلی تعجب کرده بودند و... .

این دوره مداوا چهار ماه طول کشید و او همیشه خندان و راضی به رضای خدا بود... .

سرانجام محمود در روز هشتم مهرماه سال 1370 در بیمارستان شهر لندن به شهادت رسید.

در آن روز مشغول خواندن زیارت عاشورا بودم که ناگهان بوی عطر و گلاب در اتاق پیچید، هرچه فکر کردم علت را نیافتم، فقط فهمیدم که برادرم بدین صورت خبر آمدنش را به من داده است... .

در آخرین لحظه وقتی او را دیدم به او گفتم: «سلام مرا به سیدالشهدا(ع) برسان». احساس کردم که دو پلک شهید به هم خورد و حرفم را تائید کرد و... .

[محمدرضا کلانتری سرچشمه، یار آسمانی، نشر شاهد، 1382]

تهران، نگران موشک­های شیمیایی

با آن­که به علت تعطیلات عید، فروشگاه­ها بسته بود، ولی مردم با هدایای خود نیاز نقاهتگاه را برطرف می­کردند. از منطقه خبر می­رسید که بمباران شیمیایی مناطق نظامی و غیرنظامی همچنان ادامه دارد. بیمارستان­ها و نقاهتگاه­ها، پر از مصدومین غیرنظامی بود.

در این زمان، شایعات مربوط به احتمال حملات شیمیایی موشکی عراق به تهران و سایر شهرهای بزرگ ایران، از طریق رادیو بغداد و مخصوصاً رسانه­های کویت، پخش شد و ما نگران این بودیم که اگر یک موشک با کلاهک شیمیایی مانند سایر موشک­های تخریبی عراق به نقاط پرجمعیت تهران اصابت کند با چه صحنه­ای مواجه خواهیم شد و چگونه می­توانیم آن را کنترل کنیم.

تجربه شهر سردشت که تنها با 7 بمب شیمیایی تمامی شهر تخلیه و هزاران نفر مصدوم شدند و نیز حملات شیمیایی به مناطق غیرنظامی غرب کشور، ذهنم را به خود مشغول می­کرد.

نمی­دانستیم چه خواهد شد و آیا اساساً چنین کلاهک­های شیمیایی ساخته شده است؟

چند سال بعد پاسخ را یافتیم. زمانی که بازرسان سازمان ملل پس از شکست عراق از نیرهای متحده مراکز نظامی آنجا را بازرسی کردند گزارش دادند که تعداد بسیار زیادی کلاهک شیمیایی در عراق ساخته شده و آماده نصب روی موشک­های اسکاد بوده است.

کلاهک­هایی که هر یک حداقل حاوی نیم تن گاز شیمیایی از نوع خردل و یا اعصاب بودند.

[دکتر سدی عباس فروتن، جنگ شیمیایی عراق و تجارب پزشکی آن، تهران، انتشارات دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله(عج)، سال 1382، صفحه 135].

خاطرات پروین

پروین کریمی واحد – جانباز شیمیایی

تاول­ها که می­آیند برای صدوچند هزار بار در این 18 سال، جنگ شروع می­شود.

لباس که می­شوید برای صدوچند هزارمین بار کنار حوضی می­ایستد و لباس­های شسته و روی بند پهن شده را توی آب حوض می­زند و به خواهر، برادر، مادر، پدر، بچه­های برادر و زن برادر می­دهد تا جلوی دهانشان بگیرند.

نفسش که دوباره تنگ می­شود، آتش­­بس تمام شده است. او هم که شهید شود نفر دوازدهم خانواده هم دیگر نیست. این روزها خبرهایی است، صدام محاکمه می­شود.پروین سرفه می­کند.

تاول­های پروین که می­خارد برای صدوچند هزارمین بار روز 7 تیر سال 1366 به یادش می­آید.

در آن روز سیاه و مرگبار در خانه پدریمان جشنی برپا بود.

برادرم صاحب دختری شده بود، همه دور هم جمع شدیم، چقدر شاد بودیم.

در حمام بودم که هواپیماهای عراقی آمدند یکی از بمب­ها آرام و بدون تخریب به خانه­مان خود. خیس خیس لباس پوشیدم و به حیاط رفتم. همه خانواده و همه مردم محل ریختند توی حیاط. الحمدالله همه سالمند. کسی توی کوچه داد می­زند شیمیایی است.

به تندی لباس­های روی بند را با آب حوض خیس کردم و به خانواده و مردم دادم تا جلوی دهانشان بگیرند.

«خودم دستمال برنداشتم، من نمی­دانستم دارم چکار می­کنم، یعنی می­خواستم خودم را فدایشان کنم اما نگو بدتر آلوده­شان کردم.»

پدر و عمو ماشین­ها را روشن کردند و خانواده را به بالای کوه بردند.

«بدترین جا بالای کوه بود آن روز رفتیم بالای کوه».

هیچ اطلاعاتی از شیمیایی نداشتیم. تقریباً ساعتی آنجا نشستیم. خواهر و مادرم شروع به استفراغ کردند و من هم­چون خیس بودم تنم شروع به خارش کرد و یواش یواش قرمز شد.

مادرم گریه می­کرد و ما می­گفتیم هیچی نیست.

سوار ماشین شدیم که به سمت مهاباد حرکت کنیم. در راه پدرم و عموم خسته شدند، چون آلوده بودند. جایی که آب بود از ماشین پیاده شدیم تا در آب دراز بکشیم.

حال خیلی وحشتناکی داشتیم. در طول راه به یک پایگاه اورژانس رسیدیم.

فکر کردیم آنها که حالشان خیلی خراب است را با آمبولانس به مهاباد بفرستیم.

یک ساعته به مهاباد رسیدیم. در بیمارستان مهاباد بی­اطلاع از مسائل شیمیایی بودند، ما را بردند زیر دوش و من را تا وارد حمام شدم، بلافاصله به کما فرو رفتم. تا 2 ماه در کما بودم.»

آورده­اند که...

مهیا زاهدین لباف

به سرواز

صدای سرفه­هایش سالیان درازی است که به گوش می­رسد. نگاهش می­کنم، محکم است، صبور، مقاوم ... . ماسک اکسیژن را جلوی بینی و دهانش نگه داشته، به نقطه­ای نامعلوم خیره شده و چشم­هایش را می­بندد. می­دانم که کتاب قطور خاطراتش را تورق می­کند، همیشه همین طور است، می­توانم تصور کنم الان کجاست... شلمچه، سر پل ذهاب و... ابروهایش را درهم می­کشد، حتماً دشمن حمله کرده، گونه­هایش سرخ می­شود، او و دیگر همرزمانش، شانه به شانه هم می­جنگند. و قطره­های اشک... بغضی، راه گلویم را بسته است. حتی دیدنش در خیال هم سخت است، پرستوهای ما یکی پس از دیگری به زمین می­افتند. گروهی پر کشیده­اند و گروهی دیگر، پر و بال شکسته مانده­اند.

چشم­هایش را باز می­کند. شرم دارم به نگاهش دیده بدوزم. او هم بیست سال، پرستوی زخمی این نبرده بوده است. خس خس سینه­اش، پیام از بین رفتن ریه­ها را با خود به همراه دارد و تاول­های پوشش، نشان ضایعات عمیق پوستی؛ اینها ارمغان جنگی نابرابرند، یادبود حملات شیمیایی.

سرم را بالا می­گیرم، سرفه نمی­کند، دست­هایش را بر روی هم، وی سینه گذاشته است. تسبیح را بین دو دست، بی­هیچ حرکتی نکه داشته. متعجب می­شوم، هرگز ندیدم دست از ذکر گفتن بردارد! به سویش می­روم، لبخندش، تلخی سال­های عذاب ناشی از جراحات حملات شیمیایی را با خود به همراه دارد... با هراس نگاهش می­کنم، باورم نمی­شود...

«پرستوی زخمی پر کشید...»

نظر ما اینه...

شایسته است که برنامه­سازان ارجمند تأکیدشان بر این محورها باشد (بویژه برنامه مناسبتی روز مبارزه با سلاح­های شیمیایی و میکروبی)

نقش کشورهای اروپایی و آمریکا در تجهیز عراق، تولید سلاح­های شیمیایی و در اختیار گذاشتن آنها به حزب بعث.

ناگزیرشدن عراق در استفاده از سلاح­های شیمیایی و احساس خطر جدی با شروع پیروزی­های پی در پی نیروهای نظامی ایران اسلامی [استفاده از سلاح­های شیمیایی نشانه ذلت و صدام عراق از شکست]

مظلومیت و مقاومت شعرها و مردم غیرنظامی در جریان حملات شیمیایی.

اعتراف به جنایات میکروبی از جانب ابرهای صنعتی و مزدوران جهانی.

کتابستان

1_ نام کتاب: بویی ناآشنا.

نویسنده: حسین محمدیان

موضوع: خاطراتی از بمباران شیمیایی سردشت.

ناشر: انتشارات عابد

تاریخ نشر: بهار 1380.

شمارگان: 3000 جلد

نشانی: تهران – خیابان طالقانی – نبش خیابان ماک الشعرای بهار – صندوق پستی 678-14455

چکیده: نویسنده کتاب اهل شهرستان سردشت بوده و در روز هفتم تیرماه سال 1366 در جریان بمباران شیمیایی سردشت در آن شهر مجروح شده است.

او در زمان حادثه و روزهای بستری و درمان در بیمارستان­های مختلف، یادداشت­هایی را تهیه نموده و سالها بعد اقدام و تدوین و انتشار آنها کرده است.

2_ حقوق بین­الملل و کاربرد سلاح­های شیمیایی در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران

نویسنده: سید قاسم زمانی

ناشر: بنیاد حفظ آثار و ارزش­های دفاع مقدس

سال نشر: پاییز 1376

نشانی: تهران صندوق پستی 1615-15875 مدیریت ادبیات و انتشارات

چکیده:

قطع نظر از سایر جوانب مسئله کاربرد سلاح­های شیمیایی، در کشور ما پژوهش­های زیادی درباره ابعاد حقوقی جنگ تحمیلی صورت نگرفته است.

درمورد موضوع کتاب هر چند تحقیقاتی محدودی _به شکل مقاله یا اختصاص چند صفحه معدود_ صورت گرفته است اما مطلب به صورت کامل و نقادانه شکافته نشده است.

بررسی این مطلب ازآن­رو مهم می­نماید که علاوه­بر تصویر کشیدن مظلومیت انقلاب اسلامی و مات بزرگ ایران، موضع سازمان ملل و نیز تأثیر دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی ایران در سرعت بخشیدن به روند مذاکرات خلع سلاح شیمیایی و انعقاد «کنوانسیون 1993 پاریس» درباره منع توسعه، تولید، ذخیره سازی و به کارگیری سلاح­های شیمیایی و ضرورت انهدام آنها که دولت ایران هم از اعضای این کنوانسیون است – روشن خواهد شد.

کتاب حاضر حاوی مباحث زیر می­باشد:

حقوق بین­الملل، ضرورت­­های نظامی و ملاحظات انسان دوستانه

عراق و کاربرد سلاح­های شیمیایی در جنگ­های تحمیلی

حلبچه و کشتار جمعی کردها

سازمان ملل متحد و استفاده عراق از سلاح­های شیمیایی علیه ایران و دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی ایران و تاثیر آن بر روند مذاکرات خلع سلاح شیمیایی.

3_ شلمچه تا حلبچه

بررسی رخدادهای جنگ تحمیلی

نویسنده: محمد درودیان

موضوع: بررسی تحلیلی دفاع مقدس و حوادث آن

ناشر: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ

تاریخ نشر: چاپ سوم 1381

شمارگان: 3000 جلد

آدرس: تهران – خیابان انقلاب – خیابان فخر رازی، انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ

چکیده:

شلمچه تا حلبچه چهارمین کتاب از مجموعه شش جلدی؛ سیری در جنگ ایران و عراق است.

در این کتاب رخدادهای سیاسی و نظامی جنگ در حد فاصل عملیات کربلای 5 (دی­ماه 1365) و والفجر 10 (اسفندماه 1366) مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

بدون تردید، روند جنگ در این مرحله، در عین آن­که برآیند تحولات ناشی از فتح فاو بود، عملاً زمینه و مقدمات خاتمه یافتن آن را فراهم ساخت. بنابر این، اهمیت بررسی اوضاع و دشواری­های سال پایانی جنگ و تاثیراتش در نحوه اختتام آن، یکی از مهم­ترین مسائلی است که ضرورت تبیین و تدوین این کتاب را تا اندازه­ای توضیح می­دهد.

کتاب شلمچه تا حلبچه بر پایه واقعیت­ها و رخدادهای سیاسی و نظامی جنگ طی مقطع زمانی مذکور، در سه فصل تنظیم شده است.

فصل نخست کتاب با عنوان جنگ در آستانه سال 1366 به بررسی تحولات جنگ در سال 1365 و تاثیر آن بر اتخاذ رهیافت جدید ایران و عراق همراه با تشریح مواضع آمریکا و شوروی پیشین اختصاص یافته است اصولاً توضیحات مندرج در این فصل، زمینه­ها و بستر اصلی شکل­گیری روند جدید جنگ را در سال 1366 ترسیم می­کنند.

بررسی استفاده عراق از سلاح­های شیمیایی، تبیین اهداف استراتژیک رژیم بعثی عراق در توسل به این نوع سلاح­ها و میزان تاثیر گذاری آن در روند جنگ از مواردی است که به تفصیل بدان پرداخته شده است.

از جمله مباحث مرتبط در کتاب؛ استفاده وسیع عراق از سلاح­های شیمیایی در جریان عملیات­های بزرگی همانند فتح فاو، والفجر 8 و کربلای 5 و ذکر جزییات و آمار شهدا و مجروحین برجای مانده از این جنایت­های جنگی می­باشد.

4_ حلبچه، تکرار هیروشیما

فاجعه هیروشیما و حلبچه در آیینه مطبوعات

نویسنده و ناشر: امور هنری بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس

سال نشر: زمستان 1367.

تعداد: 3000 نسخه

به مناسبت سالگرد انفجار بمب اتمی امریکا در شهر هیروشیما در انتهای جنگ جهانی دوم در سال 1945، «بنیاد حفظ آثار و ارزش­های دفاع مقدس» اقدام به چاپ و نشر مجموعه­ای از اسناد نموده است که گزارشگران و عکاسان خارجی بعد از بمباران شیمیایی شهر حلبچه از سوی صدام در دنیا منتشر کرده­اند.

در هیروشیما بمب اتمی در لحظه­های کوتاه جهنمی از حرارت و آتش را بر سر مردم هیروشیما گرد آورد و این شهر و قربانیان آن به طور طبیعی حق این را یافتند که به عنوان یک سند فاجعه آمیز از جنایات جنگی و تکنولوژی جهنمی ارتش­ها، به جهان معرفی شوند و به عنوان سمبل دفاع از مردم بی­دفاع در جهان هر ساله در پیرامون آن فقط بحث شود، بی­آن که نتیجه­ای داشته باشد.

اما درباره حلبچه وضع از این هم بدتر بود بمباران انجام شد و پس از چند ماه هو و جنجال مطبوعات جهانی، التهاب برطرف شد و سکوتی مرگبار برتمام جهان سایه افکند. گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است!

در مقدمه این کتاب که در قطع خشیتی به چاپ رسیده است آمده:

گوشهایی متحیر و دلهایی نگران، این خبر را شنیدند: «حلبچه با بمب­های شیمیایی صدام، مورد حمله قرار گرفته است» خبر، بسیار ساده بود و به حدی بزرگ و فاجعه آسا که بسیاری از شنوندگان را در هاله­ای از بهت و سردرگمی قرار داد. از این پس این پرسش بر آسمان جهان، سایه افکند:

«آیا بشریت را در آستانه قرن بیست و یکم، در کجای سیر انحطاط قرار داده­اند؟»

اولین گزارش این مجموعه از گاردین چاپ انگلیس است که در 2/1/1367 به چاپ رسیده است.

«نیکولاس بیستون» نویسنده این گزارش می­نویسد: قربانیان حلبچه مانند پیکرهای بدست آمده از حفاری در شهر پمپئی (در جنوب ایتالیا) با چنان سرعتی به قتل رسیده­اند که اجسادشان در حالتی هیجانزده باقی مانده است.

بچه­ای چاق و چله که صورتش در اثر فریاد وحشت درهم کشیده و خشک شده است. از زیر بازوی مردی بیرون آ»ده و با فاصله­ای دورتر از خانه­ای که هرگز به آن نرسیده دیده می­شود.

ظاهراً عفریت مرگ در غافلگیرانه کننده­ترین لحظه­های کار روزانه، آن را به کام خود فرو برده است. تنها رویارویی آن این بوده که تعدادی توانسته­اند به سمت خانه­هایشان بشتابند و سپس در آستانه منزل یا چند قدم جلوتر از پا درآیند.

5_ www.sajed.ir

سایت جامع دفاع مقدس – ساجد

6_ پایگاه اطلاع رسانی قربانیان سلاح­های شیمیایی. www.chemical-victims.com

7_ روز مبارزه با سلاح­های شیمیایی و میکروبی. www.tebyan.net

کتابستان

به کوشش: مهیا زاهدین لباف

1. ادنان مادوف، چه کسی مانع مذاکرات بر روی تحریم جنگ افزارهای شیمیایی است؟، International Affair، چاپ سکر، 1987.

2. آندروتریل، جنگ افزارهای شیمیایی در جنگ خلیج فارس، نشریه بررسی­های استراتژی، بهار 1986.

3. آقایی، بهمن، حقوق بین الملل و سلاح­های شیمیایی، تهران، سیاست خارجی، ش 3، 1367.

4. چوبین، شهرام، جنگ ایران و عارق – امینت خلیج فارس، بررسی دفاع بین الملل، ش 6، 1984.

5. علایی، حسین، جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیکی – کشنده­های آرام، دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل، تهران، 1364.

6. علایی، حسین، صنایع، تسلیحات و خلع سلاح شیمیایی، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل، 1371.

7. علای، حسین، جنگ شیمیایی – تهدید فزاینده، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل، 1367.

8. نقره­کار، مسعود، نگرشی بر علل و پیامدهای جنگ هسته­ای، تهران، رز، 1362.

9. هندریکس، کاربرد عوامل شیمیایی توسط رژیم عراق - حلبچه، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل، 1367.

10. تسلیحات شیمیایی، سالنامه، sipri، 1986.

11. جنگ شیمیایی – انتخاب سوم، نشریه Janes Defence weekly، ژانویه 1987.

12. جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیک، نشر دانشگاه شیراز، بهمن 1365.

پی نوشت:

[59]. همه منابع در دفتر نشریه موجود است.

[60]. برداشتی از سایت «تبیان نت، پنج­شنبه 7/4/1386.

تعداد بازدید از این مطلب: 130
موضوعات مرتبط: خبر و رسانه , ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 95 صفحه بعد

بگذار برایت بریزد و تمام شهرم را خیس کند! آبرویم فدای یک تار از موهایت!


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود